در سکوت شبانه صدای تَرَک خوردن را میشنویم
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۹۳۳۷۴
محققان سازمان زمین شناسی، اصفهان را پرمخاطرهترین منطقه و نماد فرونشست کشور نامگذاری کردهاند. برخی شهروندان در مناطقی که شدت پیشرفت فرونشست بیشتر است میگویند: شبها که سکوت بیشتر است، صدای تَرَک خوردن دیوار را میشنویم.
به گزارش ایران اکونومیست از اصفهان، در مسیر رشد و توسعه شهرها و کشورهای مختلف، وجود چالشها و بحرانها به عنوان امری بدیهی به حساب میآید و اتخاذ تصمیمات صحیح و به موقع مسئولان و دولتهای متولی نقش و تأثیربسزایی در میزان و سرعت مرتفعسازی این مسائل دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با تداوم این شرایط و عدم جاری شدن آب در رودخانه زاینده به عنوان یکی از مهمترین عوامل موثر در پیشگیری از این بحران و از سوی دیگر تأثیر 20 ساله خشکی بستر زایندهرود با بیتوجهی بیش از پیش نسبت به این بحران، در سالهای آتی شاهد تخریب خانههای مردم، ابنیههای شاخص و تاریخی و در نهایت «اصفهان زیبا» خواهیم بود.
مهدی طغیانی، نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی با مشاهده آثار فرونشست در بنای تاریخی «مسجد سید»، بنای متعلق به دوره قاجار، مشخصاً درباره بحران فرونشست در اصفهان میگوید: رسیدن فرونشست و آثار و پیامدهای آن به بناهای تاریخی کابوس ما بود که به تدریج شواهد آن بر بناها و سایر ابنیههای تاریخی نمایان میشود. به نظر میرسد این موضوع یک هشدار است که اگر به موقع به داد آن نرسیم باغ موزه اصفهان به عنوان امانت تاریخی با بیتدبیری در حوزه مدیریت منابع آب از بین خواهد رفت.
وی افزود: باید خیلی سریع اقدام کرد و به داد آن رسید، ضروری است ضمن جبران کسریهای اتفاق افتاده، برداشت از آبخوان را به حداقل ممکن رساند. اینکه از حق محیط زیست بزنیم نتیجه آن ویرانی، فرونشست، از بین رفتن سازههای هویت ساز تاریخی و اوضاع و احوالی که اکنون شاهد آن هستیم میشود.چه کسی میتواندبر بناهای شاخص و تاریخی اصفهان قیمت بگذارد؟نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی بیان کرد: آقای وزیر اکنون به نصب کنتورهای هوشمند بر روی پمپاژهای بالادست اقدام کردند چرا که ما میگفتیم اما کسی قبول نمیکرد و حرف ما آن بود که بالادست بسیار بیشتر از پروانهشان برداشت میکنند، هرچند ما به اصل پروانهها نیز معترضیم.
وجود 21 هزار حلقه چاه غیر مجاز در استان اصفهان
به دنبال برداشتهای غیر مجاز در بالادست، بنا بر اعلام روابط عمومی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، بر اساس آمارها 42 هزار و 349 حلقه چاه مجاز در استان اصفهان وجود دارد که سالانه 3.5 میلیارد مترمکعب آب برداشت میکنند و حدود 21 هزار حلقه چاه غیرمجاز وجود دارد که در حال حاضر حدود 9 هزار و 823 حلقه چاه فعال است، حدود 6 هزار حلقه چاه مسدود شده و بقیه چاهها آبی ندارند و متروکه هستند و محققان سازمان زمین شناسی، اصفهان را پرمخاطرهترین منطقه و نماد فرونشست کشور نامگذاری کردهاند.
علیرضا ایزدی، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اصفهان درباره تأثیر بحران فرونشست بر آثار تاریخی اصفهان میگوید: با بررسی وضعیت توپوگرافی اصفهان میزان خاک موجود و سفرههای زیرزمینی، آبخوانها و تخلیه آنها میتواند عامل اصلی فرونشست باشد، درباره آثار تاریخی به توافق رسیدهایم که یکسری دستگاهها را که در مقوله GPS فعال هستند برای پایشهای مداوم خودمان در ابنیههای واجد ارزش نصب کنیم که ظرف 2 ماه آینده با نصب این دستگاهها رفتار بناهای خود را مورد سنجش قرار خواهیم داد.
شهر اصفهان سالانه 12 تا 18 سانتیمتر نشست میکند
اکبر قاضیفرد، استاد تمام دانشکده زمینشناسی دانشگاه اصفهان گفت: باتوجه به اینکه کل شهر اصفهان و اکثر مناطق آن در معرض فرونشست است و ایستگاههای اندازهگیری GPS نشان میدهد بین 12 تا 18 سانتی متر شهر در حال فرونشست است این فرونشست مسلما بیتأثیر بر بخشی از تخریبهای ابنیههای تاریخی نبوده است.
وی ادامه داد: هرچقدر برداشت آب از سطح شهر بیشتر شود و سطح آب زیرزمینی افت کند شاهد نشست و بازشدگی بیشتر ترکها و تخریب ابنیههای تاریخی و حتی خانههای مردم خواهیم بود.
با عدم کنترل برداشت از آبخوان توسعه ناپایدار ایجاد کردهایم
بهرام نادی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در گفتوگو با خبرنگار معتقد است که تغذیه نامناسب آبخوان به سبب عدم جریان مداوم زایندهرود از سال 1379، نبود تخصیص 176 میلیون مترمکعب حقابه سالانه تالاب گاوخونی و کاهش میزان بارندگی، انتقال سالانه 80 تا 90 میلیون مترمکعب آب زایندهرود به خارج دشت به میزان تقریبی 2 میلیارد مترمکعب بدون انجام الزامات ورودی آب به زایندهرود همچون تونل سوم کوهرنگ و ... موجب افت سطح آبهای زیرزمینی و در نتیجه سبب بروز مشکلات عدیدهای از جمله تخریب محیط زیست، آسیب به کشاورزی، تولید، تNمین آب آشامیدنی، نشست گسترده و تهدید تداوم زندگی در دشت خواهد شد.
وی درباره پدیده فرونشست در حوضه آبریز زایندهرود با اشاره به حفر 3600 حلقه چاه ثبت شده در محدوده شهری اصفهان و تداوم تخلیه آب در دشت اصفهان برخوار با تأکید بر اینکه برداشت آبهای زیرزمینی و تخلیه آب از مخازن آب زیرزمینی (آبخوان) از بیشترین عوامل فرونشست در استان اصفهان است، گفت: تعدادی از این چاهها با مجوز حفاری برای کشاورزی، تأمین آب شرب برخی مناطق و صنعت استفاده میشود اما با حفر چاههای غیرمجاز و پمپاژهایی بیش از ظرفیت آبخوان بدون هیچگونه کنترلی، توسعه ناپایدار ایجاد کردیم.
در سکوت شبانه، صدای ترک خوردن دیوار خانه را میشنویم
خبرنگار برای بررسی میدانی فرونشست در اصفهان، به بخشهای مختلف حتی شمالی کلانشهر اصفهان رفت؛ محلهها و خانههایی مشاهده شد که به دلیل وضعیت نامناسب ایمنی و بحران فرونشست از سوی برخی سازمانهای متولی دستور تخلیه به آنها اعلام شده است.
یکی از ساکنان این خانهها به خبرنگار گفت: هنگام سکوت شب، صدای خُرد شدن برخی چیزها در ساختمان را میشنویم، این صدا نه تنها در خانههای چندسال ساخت بلکه در خانههای نوساز نیز به گوش میرسد. مردم از توان مالی مناسب برای ترک خانهها و سکونت در محل و خانه دیگر برخوردار نیستند.
163
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: استان اصفهان زمین شناسی زاینده رود حلقه چاه خانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۹۳۳۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمان مشق عشق را در مکتبخانهها تدریس میکنند
خبرگزاری مهر – گروه استانها: از کودکی به ما آموختهاند که واژه «معلم» بسیار مقدس است، انسانی که همواره در ذهن ما تداعی کننده پاکی، مهربانی، دلسوزی و آرامش است.
مردان و زنانی که با هنر خاص خودشان دهها کودک و نوجوان را ساعتها در کنار هم در چهار دیواری با آرامش و متانت کنار هم مینشانند و راه روشن آینده را برایشان ترسیم میکنند.
معلمی شغل نیست، بلکه عشقی است که در مویرگهای سیستم آموزش و پرورش جریان یافته تا با در هم تنیدگی منظم و بی نقصش آیندهای درخشان را برای ایران سربلندمان رقم بزند.
واژه ایثار را میتوان در تلاش مردان و زنانی ترجمه کرد که علی رغم کمبودها، فرسایشها و چالشهای اقتصادی عاشقانه پای تحصیل فرزندان ایران ایستادهاند تا راه درست زندگی کردن را آموزش دهند.
علی سمیع یکی از مردان عاشقی است که نه تنها در کلاس درس بلکه در صحنه زندگی شخصی اش، ایثار را تمام قد معنا کرده است، روایت از خودگذشتگیهای آقای سمیع دشوار است اما گوشهای از آن را برای شما به نگارش درآوردهایم.
او ۳۳ سال است که پس از تحصیل و قبولی در تربیت معلم گلپایگان پا به عرصه آموزش گذاشته و در مدارس خمینیشهر، شاهین شهر و ناحیه چهار آموزش و پرورش به تدریس پرداخته است، علاقه به زادگاهش او را راهی میمه کرد و تا امروز ۱۳ سال است که به عنوان مدیر مدرسه برکت خدمت میکند.
مدرک تحصیلی این معلم عشق، کارشناسیارشد مدیریت و برنامهریزی درسی است. در سال ۱۳۷۸ ازدواج کرده و یک سال بعد دخترش چراغ زندگی مشترکشان را نورانی تر کرد و با تولد فرزند پسرش در سال ۱۳۸۶ جمع خانوادهاش جمعتر شد.
نگهداری از همسری که ۸ سال است در کما به سر میبرد
سال ۱۳۹۴ را میتوان از سختترین سالهای زندگی آقای سمیع دانست، او در این باره به خبرنگار مهر میگوید: ۹ سال پیش متوجه تغییر رنگ در چشمان همسرم شدم، پس از مراجعه به پزشک متوجه بیماری کبد وی شدیم و به دستور پزشک عمل ERCP را برای همسرم انجام دادند.
او ادامه میدهد: حین این عمل جراحی مجرای کبد دچار پارگی شده و ترشحات کبدی وارد شکم شده و همین امر موجب عفونت شدید و در نهایت ایست قلبی همسرم شد که در نهایت وی در روز دوم فروردین سال ۱۳۹۵ به کما رفت؛ در خرداد همان سال قلب همسر آقای معلم، صرفاً احیا و از بخش ICU به بخش منتقل شد؛ پس از ۱۰ روز، ختم قرآن برای او گرفته شده که وی در همان موقع توانسته چشمهای خود را بازکرده و این یک روزنه امید برای خانواده سمیع بهحساب میآمد؛ پس از ۶ ماه مراقبت از همسر توسط شخص معلم، او بهمرور میتواند تنفسش را بدون نیاز به دستگاه اکسیژن انجام دهد.
هر چند در این مدت آشنایان و بستگان به این معلم ایثارگر پیشنهاد اهدا اعضای بدن همسرش را دادند اما او با امید به بهبود امروز با گذشت بیش از ۸ سال همچنان از همسرش نگهداری میکند چرا که این اتفاق را امتحان الهی میداند و همه تلاش خود را به کار گرفته تا از این امتحان سربلند بیرون بیاید.
به ثمر نشست صبر ۸ ساله
هر چند خانواده همسرش نیز در این راه او را تنها نگذاشتند و دخترشان را در اتاقی بالای خانهشان جای داده تا کمک حالی برای داماد متعهدشان باشند.
تلاشهای آقای سمیع بی اثر نبوده، به گفته خودش همسرش مدتی است که حس لامسه و شنواییاش را به دست آورده و زمانی که پاهای همسرش را کمی فشار میدهد و یا سخنی با او میگوید واکنشی دریافت میکند که صرفاً شامل حرکات ریز مردمک چشم، خنده و گریه بدون صدا است.
او که قدردان زحمات خانواده همسرش و به ویژه مادرخانمش است، میگوید: در این مدت مادر همسرم تهیهٔ غذا را بر عهده داشتند و من از ایشان تشکر فراوان دارم، مادر خودم نیز قبلاً کمک زیادی به من می کرد اما به علت حادثهای دیگر امکان کمک ندارد و من وظیفه نگهداری وی را نیز دارم.
آقای سمیع همه مراقبتهای لازم روزانه را از همسرش انجام میدهد و الگویی نیکو از صبر و وفاداری برای شاگردانش است.
روایت ایثار معلمان ایران تمامی ندارد چرا که در نقطه نقطه این مرز و بوم مردان و زنانی هستند که از جان برای فرزندان ایران مایه میگذارند، هستند دانش آموزانی که در مدارس دور و نزدیک دچار مشکلاتی هستند که معلمان همچون خانواده دوم برای آنها دغدغه دارند و از هیچ حمایتی دریغ نمیکنند.
نازنین صفری دانش آموزی در شرق اصفهان است، دانش آموزی که دچار عارضه ناشنوایی مادرزادی بوده اما آنها اعتقاد داشتند درمان او ممکن بود. نازنین دانش آموز مدرسه صابر در شهر ورزنه است، معلمان مدرسه از همان ابتدا که متوجه ناتوانی نازنین در شنیدن شدند، پیگیر کاشت حلزون برای وی شدند، هر چند به دلایلی انجام این عمل به طور انجامید اما در نهایت در بهار ۱۴۰۲ این آرزو به انجام رسید.
فداکاری معلمان برای درمان شنوایی نازنین
محمدرمضانی یکی از آموزگاران مدرسه صابر است، او در این باره به خبرنگار مهر میگوید: در بهار سال ۱۴۰۲ شرایط برای عمل کاشت حلزون نازنین فراهم شد؛ تعدادی از پزشکان در اصفهان اعتقاد داشتند امکان درمان نازنین وجود ندارد، اما ما ناامید نشدیم به پزشکان تهران مراجعه کردیم و با نشان دادن سیتی اسکن یکی از پزشکان با انجام عمل موافقت کرد اما این نکته را نیز تاکید کرد که ممکن است بهبود نداشته باشد.
این معلم فداکار که همراه با دیگر همکارانش برای درمان نازنین عزمی جزم داشتند، پس از تائید چهار پزشک نازنین را راهی اتاق عمل کردند. اما ماجرای قبل از اعزام نازنین به اتاق عمل هم شنیدنی است؛ «واقعاً خدا در این کار همراه ما بود. ما در یک روز تأییدیه هر چهار پزشک را که هر کدام در یک جای تهران بودند گرفتیم، درصورتیکه ممکن بود چند روز زمان ببرد. ساعت ۱۲ ظهر با پرسوجو متوجه شدم پزشک معالج در بیمارستان بقیه الله عمل دارد. پشت در اتاق عمل رفتم و از طریق آیفونی که آنجا بود به پرستار اطلاع دادم با وی کار واجب دارم. پرستار گفت نیم ساعت منتظر بمانم و اگر دکتر نیامد دیگر بروم. دقایقی نگذشت که دکتر از اتاق عمل بیرون آمد. به سمت دکتر رفتم و کاغذها را نشانش دادم. کمی ناراحت شد که چرا او را از اتاق عمل صدا کردم. حق هم داشت. من هم توضیح دادم که از یک هزار کیلومتر راه به تهران میآیم و چارهای ندارم. دکتر برگههای تأییدیه را نگاه کرد و گفت به صندوق هیئتامنای صرفهجویی ارزی مراجعه کنم. بلافاصله به آن صندوق مراجعه کردم و ۲۵ میلیون تومان بهعنوان پیشپرداخت برای سفارش حلزون واریز کردم. سه ماه بعد مجدداً تماس گرفتند و ۷۵ میلیون دیگر واریز کردیم و در یک نوبت دیگر هم ۳۵ میلیون تومان واریز شد. خلاصه وقتی هزینه ایمپلنت را کامل واریز کردیم گفتند سهشنبه هفته بعدش نوبت عمل دارید. هزینه این ایمپلنتها تقریباً ۷٠٠ میلیون تومان است و این صندوق صرفهجویی ارزی ۵٠٠ میلیون تومان را بهنوعی تقبل میکند و ۲٠٠ میلیون مابقی را بیمار باید پرداخت کند. بالاخره در آذرماه نازنین را برای عمل به بیمارستان بردیم؛ کاشت حلزون به لطف خدا و به پزشک متخصص با موفقیت انجام شد و صبح روز بعد ساعت ۱۱ نازنین از بیمارستان مرخص شد. البته آن موقع نازنین چیزی نمیشنید اما دکتر با تستهایی که انجام داد گفت عمل بسیار خوب بوده و ۲ ماه بعد برای نصب دستگاه دوم باید مجدداً مراجعه میکردیم تا نازنین بتواند صداها را دریافت کند و با استفاده از حلزون کاشته شده بشنود و تجزیهوتحلیل کند.»
وی درباره تأمین هزینههای عمل نازنین میگوید: تقریباً از وقتی که مطمئن شدیم این کار به نتیجه میرسد تأمین این ۲٠٠ میلیون را در اولویت قرار دادیم. با خیریه امیرالمؤمنین (ع) هماهنگ کردیم و با قراردادن پیامهایی در فضای مجازی کانالهای شهرستان از مردم خواستیم برای کاشت حلزون نازنین کمکهای خود را بهحساب خیریه بریزند و ظرف یک هفته با کمک همین مردم شهرستان ورزنه و خیرین گرانقدرش ۲٠٠ میلیون تومان جمعآوری شد.
این معلم فداکار درباره اولین روزی که نازنین شنیدن را آغاز کرد بیان میکند: اولینبار همان روزی بود که در مطب دکتر دستگاه دوم نصب شد؛ وقتی نازنین برای اولینبار صداهای اطراف را شنید به طور طبیعی مثل دیگر ناشنوایانی که اولینبار میشنوند، برافروخته و قرمز شد و حسابی ترسیده بود. ولی بعد کمکم برایش عادی شد. وقتی من پشت سرش ایستادم و دست زدم و بعد روبرویش قرار گرفتم و از او با اشاره پرسیدم من چند بار دست زدم و نازنین درست جواب داد، انگار تمام دنیا را به من داده بودند و فقط نمیتوانستم جلوی اطرافیان از خوشحالی گریه کنم.
آقای رمضانی درباره واکنشهای جالب نازنین به صداها میگوید: همان روزی که از مطب دکتر برگشتیم وقتی از دستاندازها میگذشتیم و صدای برخورد به گوش میرسید، نازنین با اشاره به مادرش میگفت که چرا پایش را به کف ماشین میزند و بعد به او فهماندیم که این صدای برخورد ماشین با دستانداز است. یا مثلاً اولینبار که صدای بوق ماشین را در تهران شنید از جا پرید و نمیدانست صدای چیست. آقای عباسی، مدیر مدرسه نازنین که همراه ما بود، چند بار بوق ماشین خودش را زد و به او یاد داد که این صدای بوق ماشین است. مادر نازنین تعریف میکند که حالا صدای زنگ در را میشناسد و با شنیدش میرود تا در را باز کند. او تعریف میکند که تا مدتی شبها وقتی سکوت کامل برقرار بود نازنین میپرسید این چه صدایی است؟ و ما میگفتیم صدایی نمیآید تا اینکه فهمیدیم صدای تیکتاک ساعت که برای ما عادی شده را میگوید!
آموزگار مدرسه صابر تأکید میکند: از وقتی که نازنین صداها را میشنود ارتباطش با اطرافیان و همکلاسیهایش خیلی بهتر شده است. الان میتواند همکلاسیهایش را صدا بزند. نازنین قبلاً لجباز بود یا بهتر است بگوییم چون صدایی نمیشنید کلافه بود. اما الان آن لجبازی کمتر شده. خانم امیدیان آموزگار نازنین است و تعریف میکند اولین باری که نازنین در زد و وارد کلاس شد بعدازاین عمل بود. چون قبلاً درکی از علت در زدن و صدایی که ایجاد میکند نداشت اما حالا به بهانههای مختلف اجازه میگیرد و بیرون میرود تا موقع برگشت در بزند و صدایش را بشنود.
آقای رمضانی در مورد حرفزدن نازنین توضیح میدهد: ذهن او اکنون مثل یک ضبطصوت است که صداها را میگیرد و ذخیره میکند. نازنین چون از نوزادی قدرت شنوایی نداشته و بعد از آن هم در مقابل سمعک مقاومت میکرد حالا اصواتی که ما برای مفاهیم مختلف به کار میبریم برای او کاملاً بیمعنی است. دختر عزیزم اکنون هفتهای یک جلسه برای تربیت شنوایی، گفتاردرمانی و تنظیم دستگاه به اصفهان میرود که هزینه هر کدام جلسهای ۳٠٠ هزار تومان است. البته فواصل تنظیم دستگاه بهمرور زیاد میشود. او اکنون مفاهیم انتزاعی مثل محبت، عشق و… را درک نمیکند ولی مفاهیم عینی مثل آب، خودکار، مداد، غذا و… را دارد یاد میگیرد. امیدواریم که طی چند سال آینده بتوانیم شاهد حرفزدن نازنین باشیم و آن روز خوشحالی ما کامل میشود.
کد خبر 6093938